دزفول
یکشنبه ۷ فروردین ۱۴۰۱
از اهواز به سمت خرم آباد راه افتادیم. وسط راه رفتیم دزفول. اول قمش چوقابفون (مومنون) رفتیم که مال دوره ساسانیانه. نه راهنما داشت نه توضیح. فقط یک بنر و چهارتا عکس. ورودی آبش از رودخانه دز بوده. ولی تماشاش تجربه خیلی خوبی بود. انگار یه جور قنات زیر زمین بود.
از یک عالمه پله بلند باید پایین میرفتی و از کنار این ماکت های آدم خوفناک رد می شدی!
وسط راه ورودی یه ایستگاه استراحت بزرگ داخل دیوار بود که صندلی و ویترین اشیای تاریخی توش گذاشته بودن.
اون پایین یه دو راهی بود. سمت راستیه با چراغ های زرد روشن شده بود و چپیه با چراغ های رنگارنگ. چپیه از یه جایی به بعد چراغ نداشت و باید با چراغ قوه گوشی میرفتی که هرچی جلوتر میرفتی خنک تر میشد و دیوارها خیس تر بود. بعد میخوردی به بن بست.
یه جاهایی هم سنگ نوشته سربطاق نمیدونم چی چی تو دیوار کرده بودن که اگار اسم تونل ها بود.
اینم لینک عکس ها تو گوگل مپ:
https://goo.gl/maps/VLQYmo6RYXpP7U3n6
اومدیم بریم آرامگاه حضرت حزقیل نبی که باز با این بلد نادون مجبور شدیم کلی بین کوپه ها پیاده روی کنیم. سر راه که کلی مسجد دیدیم . یه ارده سازی تاسیس 1130 خورشیدی هم بود! آرامگاه حسینیه شده. خادمش داشت می رفت که به خاطر ما دوباره در رو باز کرد. حضرت حزقیل (ذوالکفل در قرآن) پدر حضرت دانیال بوده و کتاب آسمانی داشته. خادمش می گفت سی هزار مرده رو هم زنده کرده.کلا هفتاد تا پیامبر اومدن ایران.